اخلاق حرفه اي
در حيطه علوم پزشکي

 

«پند نامه پزشكي علي بن عباس اهوازی»
 
بنام خداوند بخشنده مهربان
"هرکه بخواهد پزشک دانشمندی گردد باید به پندهای بقراط حکیم که در زمان خود برای پزشکان گفته پیروی نماید. نخستین موعظت آن است که ستایش پروردگار و فرمانبرداری خداوند عزو جل را به جای آرند و پس از آن استادان خود را بزرگ دارند و در خدمت و سپاسگزاری و گرامی داشتن آنان همت گمارند. همچنانکه در حق پدر ومادر خود احترام و نیکی می کنیدو آنان را در دارایی خود شریک می دانید باید در حق استادان نیز چنان کنید. فرزندان استادان را نسبت به خود برادر بدانید وهرکه بخواهد طب بیاموزد و استحقاق آن راداشته باشد بدون اجر و مزد و شرط و امید تلافی به آنها یاد دهید وآنان را به منزله فرزندان خود و معلمینتان بشمارید و مانع شوبد که مردمان پست این علم شریف را فرا گیرند.
پزشک باید در درمان بیماران و حسن تدبیر و معالجه آنان چه با غذا و چه با دارو بکوشد ومنظورش از درمان استفاده و پول پرستی نباشد و بیشتر اجر و ثواب را در مد نظر داشته و هیچ گاه داروی خطرناک به بیمار ندهد و توصيه آن را نیز به بیمار ننماید و مریض را به چنین داروها نه دلالت کند و نه از آن سخنی راند. از تجویز داروهای سقط کننده جنین پرهیز نماید و آنها را به احدی معرفی نکند.
پزشك باید پاک و با کیش و خداپرست و خوش زبان و نیکو روش باشد و از هر ناپاکی و پلیدی و گناه دوری جوید. و با نظر بد به زنان چه بانو و چه کنیز نگاه نکند و به منزل آنان جز برای درمان و معالجه وارد نشود. طبیب باید راز بیماران را محفوظ  دارد و از افشا سر آنها به خودی و بیگانه دوری جوید، چراکه بسیاری از بیماران بیماری خود را از پدر و مادر و کسان خود مستور و مکتوم می دارند ولی آن را به طبیب می گویند (ماننده دردهای رحمی و بواسیر و امثال آنها). پس طبیب باید از خود بیمار در کتمان بیماری بیشتر دقت نماید.
بر پزشک است که در جمیع احوال برآنچه که بقراط حکیم فرموده رفتار نماید و رحیم و پاک چشم و مهربان و خیر رسان و خوش زبان باشد و در درمان بیماران به خصوص مسکینان و فقرا به جد کوشد. در فکر سود و اجر از این دسته نبوده بلکه اگر ممکن شود دارو را از کیسه خود به بيماران بدهد و اگر این کار ممکن نگردد به درمان آنها پرداخته شب و روز به بالینشان حاضر شود. مخصوصا اگر بیماری آنها حاد و تند باشد. چراکه بیماری های حاد زود تغییر و دگرگونی پیدا کند.
برای پزشک شایسته نیست به خوش گذرانی ، تنعم و لهو ولعب مشغول باشد و ملول نگردد بلکه خود را مجبورنماید که هرچه می خواند یاد گیرد وحتی مطالب را در آمد و رفت متذکر شود و آنچه را که محتاج است چه علمي و چه عملي در ذهن خود فراگیرد تاهمیشه محتاج مراجعه  به کتاب نداشته باشد. به علت آنکه گاهی اتفاق افتد کتب را آفت رسد. باید مطالب را در جوانی آموخت به دلیل آنکه نگاهداری و حفظ آنها در این موقع از پیری که مادر فراموشی است آسانتر میباشد.
طالب علم طب باید پیوسته در بیمارستان ها و محل بیماران در خدمت استادان دانشمند و پزشکان حاذق به کارهای بیماران و احوال آنان پردازد تا در مصاحبت و خدمت این استادان و پزشکان زبردست از عوارض و احوال بیماران آنچه که خوانده است یادگرفته از نیکی و بدی فرجام بیماری ها آگاه شود اگر چنین کند در این صناعت به مقامی بلند می رسد.
بنابراین اگر کسی بخواهد طبیبی حاذق وفاضل باشد باید بدین دستورها رفتار کند و این پندها را در گوش داشته به صفات اخلاقی که ذکر شد خوی گیرد و در عمل کردن بدان ها سستی نورزد و کوچک نشمارد. اگر بدین رویه رفتار نمود درمانش در بیماران موثر خواهد گشت و مردم بدو اعتماد نموده و به او خواهند گروید و او نیز به دوستی و ذکر خیر آنان نایل شده واز سوي مردم منتفع خواهدشد. خداوند متعال از همه داناتر است."
 
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 25 بهمن 1390برچسب:, توسط واحد اخلاق حرفه ای |

 

     اخلاق پزشکي متداول در جوامع غربي( وپيروان آن در ساير جوامع) با پيش فرض سکولار بودن تدوين شده است. اين پيش فرض مباني متفاوتي با نگرش اسلامي دارد که مي تواند رويکردي متفاوت به مسايل اخلاقي ايجاد نمايد. اخلاق پزشکي در غرب بر مباني اي استوار است که با نگرش سکولاريستي، مورد ارزيابي و قبول قرار گرفته است.
 
     در اخلاق پزشکي سکولار، آن چه اهميت دارد نتيجه عمل يا ارزيابي بر اساس نتايج مثبت يا منفي عمل است و در آن نيت فاعل در نظر گرفته نمي شود. در حاليکه در بينش اسلامي، گذشته از اهميتي که به نتايج حاصل از عمل داده مي شود؛ نيت و قصد باطني مي تواند درجه ارزشي يک فعل را بسيار افزون کرده يا از بين ببرد. 
 
    در اخلاق پزشکي اسلامي نمي توان به صرف نتايج مثبت فعل اکتفا کرد، بلکه برنامه هاي جدي براي بالا بردن فعل اخلاقي از جهت نيت نيز بايد مورد توجه قرار گيرد. آموزش هاي اخلاق پزشکي جاري، صرفا به نشان دادن هنجار هاي اخلاقي و تربيت پزشکاني که بر اساس آن هنجارها رفتار کنند منحصر شده است.
 
    در حالي که روش هاي آموزشي و تربيتي مستقل ديگري نيز بايد براي رشد حسن فاعلي و بالا بردن درجه آن در نظر گرفته شود تا اين دو در کنار هم به رشد اخلاقي دست اندرکاران امر پزشکي بينجامد.
 
     در اخلاق پزشکي اسلامي بايد توجه داشت که دين مبناي خوب بودن يا بد بودن فعلي نيست. اعمال اخلاقي خود ذاتا خوب هستند و چون خوب هستند مورد امر الهي قرار گرفته اند. لذا بشر مي تواند با عقل خويش و بر اساس فطرت خود به حسن و قبح اعمال وقوف يابد.
 
     ولي همان عقل در موارد بسياري به ناتواني خود در تشخيص تفصيلي حسن و قبح اعمال اقرار مي کند. بشر به علت محدوديت آگاهي خود، بالاخص از عواقب آينده ي رفتارهاي خويش، محتاج عقلي است که به آينده و نتايج آن در کل جامعه بشري و در يک نظام هماهنگ و منسجم از امور مطلوب و خير وقوف داشته باشد.
 
     لذا براي تشخيص موارد تفصيلي نيازمند وحي است .بنابراين، برنامه ريزي براي تدوين دستورالعمل هاي اخلاقي در پزشکي در اجمال خير و شر کارها به عقل انساني متکي است و در تفصيل امور بايد وحي و دستورالعمل هاي ديني بر آن تأييد زند.
 
     از طرفي وحي نيز دستورات کلي ارائه مي کند و تطبيق ديدگاه هاي الهي با مسائل جزئي توسط عقل انساني ميسر است. لذا براي تعيين موارد خاص يا موارد مستحدثه در اخلاق پزشکي حضور مجموعه اي از متخصصان ضرورت دارد که با محوريت علماي ديني و تعيين مصاديق با محوريت پزشکان نسبت به حسن و قبح عملي تصميم گيري شود.
 
    ارزش اصلي در احکام اخلاق، قرب به خداوند و رشد معنوي و مادي او در اين راه است. همين امر موجب شده است که نظام اخلاقي سکولار که در آن ملاک حسن و قبح اعمال صرف آسايش و رفاه انسان هاست نتواند ملاک ارزيابي جامعي به حساب آيد.
 
    يکي از مهم ترين چالش هاي نظام اخلاقي ديني با نظام ارزشي سکولار نحوه ي نگرش هريک به انسان و نياز هاي او و هدف او از زندگي است. از آنجا که در جهان بيني اسلامي مهم ترين هدف انسان در زندگي قرب الهي است
    اولاَ؛ بايد قصد انجام هر عمل اخلاقي در پزشک، بيمار و ساير حوزه هاي مرتبط براي رضاي خداوند جهت دهي شود.
   ثانياَ؛ خوبي يا بدي کليه اعمال پزشکي بايد با مجموعه رشد مادي و معنوي او سنجيده شود.
   در آموزه هاي اسلامي هر انسان کرامت والايي دارد و خداوند به هر انسان با هر ويژگي، ارزشي برابر تمامي انسان هاي ديگر داده است. از اين رو، ملاک هاي چهارگانه آزادي، سودمندي، عدم اضرار و عدالت نيز بايد در پرتو اين اصل معنا پيدا کند.
 
 
 **‌ تلخيص مقاله " مدلي براي ساختار اصلي اخلاق پزشکي" ؛ حميدرضا آيت اللهي**
 

 

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 16 آذر 1390برچسب:اخلاق,پزشکي,اخلاق پزشکي اسلامي,اخلاق سکولار,, توسط واحد اخلاق حرفه ای |
.: Weblog Themes By LoxBlog :.